به زودی....

  • Agnes :)
  • يكشنبه ۸ تیر ۹۹
  • ۱۶:۵۱

این مدتی که توی خونه بودم خیلی دنبال پیدا کردن ی شغل پاره وقت و مناسب بودم تاهم مشغول بشم و هم درآمد داشته باشم

چون عمیقا درآمد مستقل داشتن بهم اعتماد به نفس میده حتی مدت کوتاهی که پشتیبان بودم و حقوق میگرفتم بهم حس خیلی خوبی میداد هرچند کم

و مدتی پیش با مامان تصمیم گرفتیم ی آنلاین شاپ کوچکی راه بندازیم که سرمایه از مامان باشه و فروش از من و از کم شروع کنیم ببینیم چطور پیش میره 

یا اصلا ارزشش داره و سود میده یا نه 

که بالاخره امروز دل زدیم به دریا و چند تیکه لباس کودک از تولیدی سفارش دادیم و تا آخر هفته میرسه دستم😍

تا از کانال و پیچ اینستاگرام شروع کنم به جذب مشتری

ی سری مقالات برای کسب و کار خوندم که ی چیزایی دستم بیاد 

امیدوارم خوب پیش بره که بتونم ادامه اش بدم

ازدواج

  • Agnes :)
  • چهارشنبه ۴ تیر ۹۹
  • ۰۰:۰۵

ازدواج به نظرم بزرگ ترین ریسکی هست که ی نفر میتونه تو زندگیش انجام بده 

دیدی که تو ۱۸ سالگی به این موضوع داشتم زمین تا اسمون متفاوت با الان که ی چیز طبیعیه 

اولین سوال ذهنم اینکه چی میشه و ادما تو زندگی مجردی به چی میرسن که ازدواج میکنن 

یا اصلا مهم ترش به چه چیزی باید برسی که ب این امر خطیر فک کنی 

تنهایی؟

رشد ؟

پیشرفت ؟

و در ادامه شخص مقابل تو چه چارچوبی باید باشه که بتونی برای ادامه زندگی روش حساب کنی 

یا اینکه خودت چ ویژگی باید داشته باشی که بتونی برای تشکیل ی زندگی مشترک رو خودت حساب کنی 

اصلا دوست داشتن و دوست داشته شدن چقد مهم 

طرف مقابل تا چه حد باید برات دوست داشتنی باشه بخوای تمام باقی عمرت در کنارش بگذرونی ؟

خیلی چیز وحشتناکیه که یکی رو جوری شریک زندگیت میکنی که حتی تو رخت خوابت که خصوصی ترین و ارامش بخش ترین چیز در طول روزته باهاش شریک میشی 

اینکه الان 22 سالم و تحت تاثیر جو و اطراف دارم به این موضوع فکر میکنم چیز جالبیه 

تا این سن هیچ وقت انقدر عمیق به این موضوع نگا نکرده بودم 

فکر میکنم ازدواج ی چیزیه که اگه خوب باشه خیلی میتونه کمکت کنه 

و اگه بد باشه خیلی بهت ضربه میزنه 

 

 

گاه گاهی اندکی مینویسم ...